عشق
هر جا یک شعله ببینیم
شعله چشمای گرگه
خنده هامون همه با هم
گریه هامون همه با هم
تو که می گفتی که تمومه
قصه حسرت و ماتم
اما از اخر قصه
کاشکی اول خبرم بود
با دل سنگی که داشتی
گرگ من همسفرم بود
حالا تو جاده غربت
یکی مون تنها نشسته
می نویسه روی جاده
اه از این عشق شکسته
تو به اخرش رسیدی
واسه من اول راهه